loading...
اینجا هر چی تو بخوای توی دنیای ما پیدا میشه
soheila بازدید : 4 چهارشنبه 22 خرداد 1392 نظرات (0)

در تب اشتیاق می سوزد
سوخته پای تا به سر چون شمع

می چکد اشک غم به دامانش
می گذارد ز درد نکامی

درد عشقی که نیست درمانش
دختر شعر با جمال و جلال

می کند جلوه در شبستانش
در کفش جامی از شراب سخن

دامن دوست چون به دست آمد
دل به صد شوق راز می گوید

گاه سرمست از شراب امید
نغمه ای دلنواز می گوید

گاه از رنج های تلخ و فراق
قصه ای جانگداز می گوید
 

تا دلی هست های و هویی هست
می وزد باد سردی از توچال

می خرامد به سوی مغرب ماه
شاعری در سکوت و خلوت شب

کاغذی بی شمار کرده سیاه
به نگاه پریرخی زیبا

می کند همچنان نگاه نگاه
آه این روشنی سپیده دم است

فریدون مشیری

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظرتون درباره دنیاجور واجور چیه ؟
    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 8
  • کل نظرات : 2
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 30
  • آی پی دیروز : 13
  • بازدید امروز : 4
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 4
  • بازدید ماه : 4
  • بازدید سال : 11
  • بازدید کلی : 7,513
  • کدهای اختصاصی

    پخش آنلاین