loading...
اینجا هر چی تو بخوای توی دنیای ما پیدا میشه
soheila بازدید : 7189 سه شنبه 13 فروردین 1392 نظرات (0)
تو
كجايي كه رهايم كني از درد فراق
باز كن پنجره را
من دگر بار پر از ناله و اشك
خالي از رنگ و ريا
همره خواهش خويش
صادق و ساده و صاف
بر طريق نگهت آمده ام
كوچه بيمار و خموش
رنگ آلوده درد
مرگ در يك قدمي
همه انگار به من مينگرند
همه انگار به تكرار تلاش عبثم مي خندند
باز كن بار دگر راه نگاه
باز كن پنجره را و بخند
من به مهماني لبخند تو باز آمده ام
كوچه و مرگ به من مي خندند
عوض كوچه و مرگ، تو بخند
كوچه و مرگ مرا مي شكنند
باز كن پنجره را ، تو بخند، تو بجوي، تو به من، باش، بگوي
تو بخند
تو بناز
من به مهماني لبخند تو عادت دارم
و به چشمان پر از خاطره ات بيمارم
و به شوق تو ز غم بيزارم
و تو را مي خواهم
باز كن پنجره را
و بخند
(فامنینی)

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظرتون درباره دنیاجور واجور چیه ؟
    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 8
  • کل نظرات : 2
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 27
  • آی پی دیروز : 13
  • بازدید امروز : 1
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1
  • بازدید ماه : 1
  • بازدید سال : 8
  • بازدید کلی : 7,510
  • کدهای اختصاصی

    پخش آنلاین